آنچه در این مقاله می خوانید:
Citizenship چیست؟ مفاهیم و رویکردهای شهروندی در طول تاریخ و در سراسر جهان تعاریف مختلفی داشته و اصول شهروندی به شکلهای مختلف در کشورها، تاریخها، جوامع، فرهنگها و ایدئولوژیهای مختلف مشاهده میشود. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا بطور کامل و از ریشه بررسی کنیم که سیتیزنشیپ یا سیتیزن چیست؟
تفاوت اقامت دائم با شهروندی
در ابتدا، باید به تفاوت های اقامت و شهروندی پی ببریم تا معنی کامل سیتیزن یا سیتیزنشیپ را درک کنیم.گاهی اوقات، افراد اغلب مفهوم اقامت دائم با شهروندی را به طور اشتباه با یکدیگر قاطی میکنند. اگرچه این دو اصطلاح به نظر مشابه میرسند، اما تفاوتهای مهمی بین اقامت دائم (Permanent Resident) و شهروندی (Citizenship) وجود دارد که میتواند راهبرد زندگی مهاجران در کشور مقصد را به طور جدی تغییر دهد. در این مقاله، قصد داریم تفاوت بین اقامت دائم و شهروندی را به طور جامع توضیح دهیم.
اقامت دائم یا PR به فرایندی اطلاق میشود که به مهاجران اجازه میدهد در کشور مقصد به صورت دائمی و بدون تاریخ انقضا اقامت کنند. این وضعیت معمولاً با اخذ یک ویزای اقامت دائم در کشور مورد نظر تحقق مییابد. فرد با دریافت اقامت دائم، از بسیاری از حقوق و مزایای مشابه یک شهروند بهرهمند میشود، اما با این حال، او هنوز به عنوان یک شهروند قانونی در نظر گرفته نمیشود. برخلاف شهروندان، فرد با اقامت دائم معمولاً حق رای ندارد و نمیتواند مقامات عمومی را انتخاب کند، اما در بسیاری از موارد دیگر از حقوق و تسهیلات مشابه بهرهمند میشود.
از طرفی، شهروندی به فرآیند حقوقی و قانونی اطلاق میشود که فرد را به عنوان عضو رسمی یک کشور تشخیص میدهد. شهروندان به عنوان اعضای فعال و مساوی در جامعه مورد نظر شناخته میشوند و حقوق و مزایای متعددی را دریافت میکنند. این شامل حق رای دادن در انتخابات، انتخاب و تعیین مقامات عمومی، دسترسی به خدمات رفاهی و حقوق تحصیلی، حمایت دولتی در زمینههایی نظیر سلامتی و تأمین اجتماعی است. شهروندی به فرد اجازه میدهد تا به عنوان یک عضو فعال و مشارکتکننده در جامعه مورد نظر شرکت کند و در صورت نیاز حقوق و تسهیلات کاملی را دریافت کند. در ادامه بیشتر و کامل تر به موضوع Citizenship چیست؟ میپردازیم. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله “تفاوت اقامت دائم با شهروندی“ را مطالعه کنید.
به طور خلاصه، اقامت دائم و شهروندی دو وضعیت حقوقی متفاوت هستند.
مزایای تابعیت یا شهروندی
مزایای تابعیت یا شهروندی در هر کشور میتواند شامل موارد زیر باشد:
- 1. حقوق قانونی: تابعیت شهروندان را به رسمیت میشناسد و آنها حقوق و تعهدات قانونی خاصی را به دست میآورند. این حقوق ممکن است شامل حق رأی در انتخابات، حق داشتن مناصب دولتی، حق تأمین اجتماعی و خدمات بهداشتی، حقوق کاری و دسترسی به آموزش عمومی و سایر خدمات عمومی باشد.
- 2. حمایت قانونی: شهروندان حقوق حمایتی در برابر دولت دارند. قوانین و مقررات مربوط به شهروندان معمولاً حمایت و تضمین حقوق آنها را فراهم میکنند و در صورت نقض حقوق شهروندی، شهروندان میتوانند به سیستم قضایی مراجعه کرده و دفاع از حقوق خود را انجام دهند.
- 3. مشارکت سیاسی: شهروندان حق شرکت در فرآیندهای سیاسی و تصمیمگیریهای عمومی را دارند. آنها میتوانند در انتخابات رأی دهند، در دولت و سیاستهای عمومی شرکت کنند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیمگیریهایی که جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند، نقش داشته باشند.
- 4. حمایت دیپلماتیک: شهروندان یک کشور حمایت دیپلماتیک آن کشور را برخوردار میشوند. در صورت بروز مشکلات یا بحرانها در خارج از کشور، دولت میتواند به شهروندان خود کمک کند و حمایت لازم را ارائه دهد.
- حق ملکیت: شهروندان عموماً حق داشتن و مالکیت زمین، خانه و داراییهای دیگر را دارند. این حق ملکیت و امتیاز به ثروت شخصی، استقلال و امنیت مالی را به شهروندان ارائه میدهد
- 6. امکانات و خدمات: شهروندان عموماً از امکانات و خدمات عمومی کشور خود بهرهبرداری میکنند. این شامل دسترسی به آموزش، سلامت، حفاظت اجتماعی، حمل و نقل عمومی و سایر خدمات عمومی است.
انواع شهروندی
تابعیت یا (citizenship)، به طور کلی، به سه نوع اصلی تقسیم میشود.
تابعیت شخص حقیقی
تابعیت شخص حقیقی به فردی اطلاق میشود که به عنوان یک فرد حقیقی در جامعه وجود دارد. به طور معمول، تابعیت شخص حقیقی بر اساس دو معیار قاعده خاک و قاعده خون تعیین میشود. در ادامه انواع قواعد شهروندی را توضیح داده ایم.
تابعیت حقوقی شرکتی
تابعیت حقوقی شرکتی مربوط به شرکتها و سازمانها است. در بعضی موارد، یک شرکت میتواند تابعیت کشوری خاص را بپذیرد. تابعیت حقوقی شرکتی اغلب بر اساس معیارهایی مانند محل ثبت واقعیت حقوقی شرکت و محل ادارهای که شرکت در آن واقع شده است تعیین میشود.
تابعیت اشیا
در این حالت، تابعیت به موجودات غیرحقیقی مانند هواپیما، کشتی، وسایل نقلیه و موارد مشابه اطلاق میشود. تابعیت اشیا ممکن است بر اساس معیارهایی مانند ثبت و تعیین مالکیت، کشوری که وسیله نقلیه در آن ثبت شده است، و قوانین و مقررات مربوط به تابعیت اشیا تعیین شود.
در هر صورت، هر کشور میتواند براساس قوانین و مقررات خود، رویکرد خاصی را برای تعیین تابعیت افراد و موجودات خود اتخاذ کند. این رویکردها میتوانند ترکیبی از سیستم خاکی و خونی باشند یا به صورت منحصر به فردی بر پایه شرایط و نیازهای هر کشور تعیین شوند.
انواع قواعد شهروندی یا Citizenship چیست؟
قواعد شهروندی را میتوان بر اساس دو سیستم مختلف، یعنی سیستم خاکی و سیستم خون، تقسیم بندی کرد.
سیستم خاکی
این سیستم معمولاً توسط کشورهای مهاجرپذیر استفاده میشود. در این سیستم، هر کودکی که در سرزمین کشور مذکور به دنیا بیاید، بدون توجه به تابعیت والدینش، تابعیت کشور محل تولدش را میپذیرد. به عبارت دیگر، محل تولد در این سیستم تعیینکنندهی تابعیت فرد است.
- سیستم تابعیت از طریق تولد، معروف به jus soli به این معناست که برخی افراد به طور خودکار شهروند ایالتی هستند که در آن متولد شدهاند. این نوع شهروندی در انگلستان به وجود آمده است. به طور کلی، در اکثر کشورهای قاره آمریکا، تابعیت انفرادی بدون قید و شرط اعطا میشود، در حالی که در تقریباً تمامی کشورهای دیگر، سیستم تابعیت از طریق تولد محدود یا به طور کامل لغو شده است.
سیستم خون در مورد شهروندی چیست؟
این سیستم معمولاً توسط کشورهای مهاجرفرست استفاده میشود. در این سیستم، تابعیت کودکی که از پدر و مادر، یا تنها پدر، تابعیت کشور مذکور را داشته باشند، در هر نقطهای از جهان که به دنیا آید، به تابعیت والدینش میپیوندد. به عبارت دیگر، تابعیت در این سیستم بر اساس تابعیت والدین تعیین میشود.
- سیستم تابعیت خانوادگی یا “jus sanguinis” به معنای حق تابعیت بر اساس اصل و نسب یا قومیت است و در کشورهای قانون مدنی (مثل فرانسه، آلمان، ایتالیا) رایج است. طبق این سیستم، اگر یک فرد در خارج از کشور متولد شده و حداقل یکی از والدینش یا هر دو نیز شهروندان آن کشور باشند، او همچنین حق شهروندی آن کشور را دارا میباشد.
بعضی از کشورها، مانند بریتانیا و کانادا، حق شهروندی را از طریق نسب محدود میکنند و تعداد مشخصی نسلها از افراد متولد خارج از کشور را تحت پوشش قرار میدهند.
در برخی از کشورها مانند آلمان، ایرلند و سوئیس، تابعیت تنها به آنهایی اعطا میشود که هر نسل جدید در مأموریت خارجی مربوطه ثبت نام کنند. به عبارت دیگر، فرزندانی که در خارج از کشور متولد میشوند، تنها در صورتی تابعیت کشور خود را حفظ میکنند که طبق قوانین آن کشور در سفارتخانه یا کنسولگری محل اقامتشان ثبت نام کنند.
در کشورهای دیگر مانند فرانسه و ایتالیا، هیچ محدودیتی در تعداد نسلهایی که در خارج از کشور متولد میشوند و ادعای تابعیت کشور اجدادشان را میتوانند داشته باشند، وجود ندارد.
به طور کلی، سیستم تابعیت خانوادگی مرتبط با مفهوم دولت ملی است و اینکه هر کشور به چه شکلی این سیستم را پیاده میکند، بستگی به قوانین و مقررات آن کشور دارد.
با توجه به نوع سیستم تابعیتی که یک کشور اعمال میکند، فرایند اخذ شهروندی و شرایط لازم برای آن ممکن است متفاوت باشد. برخی کشورها هم از ترکیب این دو سیستم استفاده میکنند و شروط مشخصی را برای اخذ شهروندی تعیین میکنند. هرچند که انواع سیستمهای تابعیت بر اساس خاک و خون را میتوان به صورت کلی توصیف کرد، اما شروط دقیق و جزئیات بیشتری وجود دارد که هر کشور بر اساس قوانین و مقررات خود تعیین میکند.
مقایسه سیستمهای تعیین تابعیت در کشورهای با جمعیت کم و زیاد
کشورهای با جمعیت کمتر عموماً از سیستم خاک برای تعیین تابعیت استفاده میکنند، در حالی که کشورهای با جمعیت بالا معمولاً از سیستم خون برای تعیین تابعیت استفاده میکنند. تابعیت در دو شکل طبیعی و اکتسابی وجود دارد، که هر دو اصل خاک و خون را در بر میگیرند.
- تابعیت طبیعی (تولدی، مبدأ):
تابعیت طبیعی به تابعیتی اشاره دارد که بر اساس دو معیار خاک و خون به طور خودکار به فرد اعطا میشود.
- تابعیت اکتسابی (غیرتولدی، انشقاقی):
تابعیت اکتسابی به تابعیتی اشاره دارد که فرد میتواند بعد از بزرگسالی و طبق مقررات قوانین، با ترک یا حتی حفظ تابعیت اولیه خود، به تابعیت کشور دیگری در آینده اکتساب کند. این شکل از تابعیت بیشتر مرتبط با قوانین و مقررات کشورها بوده و ممکن است بر اساس شرایط و معیارهای مختلف مانند سرمایهگذاری، ازدواج، مهاجرت و غیره تعیین شود.
تابعیت اکتسابی را میتوان به چهار حالت زیر تقسیم کرد:
الف) تابعیت تحصیلی: این نوع تابعیت در مواردی اعمال میشود که فرد به دلیل تحصیل در کشوری خارج از کشور محل تولد خود، تابعیت آن کشور را اختیار میکند. به عبارت دیگر، فرد به عنوان دانشجوی خارجی در یک کشور دیگر تحصیل میکند و پس از مدت زمان مشخصی که معمولاً شامل دریافت مدرک تحصیلی است، تابعیت آن کشور را اختیار میکند.
ب) تابعیت تبعی: در این حالت، فرد تابعیت کشوری را به دست میآورد که یکی از والدین یا هر دوی آنان تابعیت آن کشور را دارند. به این ترتیب، تابعیت از طریق وراثت به فرزندان منتقل میشود.
ج) تابعیت تحققی: این نوع تابعیت به معنای اختیار تابعیت در نتیجه معیارهای خاصی است که توسط دولت یا مقامات مربوطه تعیین میشود. برخی از این معیارها شامل ازدواج با شهروند کشور، سرمایهگذاری در کشور، خدمت وظیفه نظامی در کشور و غیره میشوند. با تحقق این معیارها، فرد میتواند تابعیت کشور را به دست آورد.
د) تابعیت اجباری: در بعضی از موارد، تابعیت به صورت اجباری به فرد تحمیل میشود. این شامل مواردی میشود که فرد به دلایلی مانند تولد در کشوری خاص، والدینی با تابعیت خاص یا زندگی برای مدت طولانی در کشوری خاص، تابعیت آن کشور را به طور اجباری به دست میآورد.
- یکی از روشهای دیگر تعیین تابعیت، تابعیت از طریق ازدواج یا “jus matrimonii” است. در این سیستم، بسیاری از کشورها تابعیت را براساس ازدواج یک فرد با یک شهروند به سرعت اعطا میکنند. در کشورهایی که جذابیت بالایی برای مهاجرت دارند، معمولاً قوانینی برای تشخیص ازدواجهای ساختگی وجود دارد. در این حالت، یک شهروند معمولاً به منظور پرداخت هزینه، با افراد غیرشهروند ازدواج میکند بدون اینکه قصد زندگی مشترک را داشته باشد. برخی از کشورها مانند بریتانیا، آلمان، ایالات متحده آمریکا و کانادا، تابعیت از طریق ازدواج را تنها به شرطی اعطا میکنند که همسر خارجی در حالت قانونی در کشوری که شهروندی درخواست میکند، ساکن دائم باشد. اما در کشورهای دیگر مانند سوئیس و لوکزامبورگ، به همسران خارجی شهروندان خارج از کشور پس از گذشت مدت زمان مشخصی از ازدواج، تابعیت اعطا میشود و گاهی اوقات نیز مشروط به داشتن مهارتهای زبانی و اثبات ادغام فرهنگی میباشد (مثلاً بازدید منظم از کشور میزبان یا همسر).
- تابعیت از طریق اقامت معمولاً به افرادی که به طور قانونی وارد یک کشور شدهاند، مجوز اقامت یا پناهندگی سیاسی دریافت کردهاند و برای مدت زمان مشخصی در آنجا زندگی کردهاند، اعطا میشود. در برخی از کشورها، تابعیت شرایطی را در بر میگیرد که ممکن است شامل قبولی در آزمونی باشد که نشان دهنده دانش معقول از زبان یا شیوه زندگی کشور میزبان، رفتار خوب (عدم سابقه کیفری جدی) و شخصیت اخلاقی (مانند عدم مستی یا قمار)، عهد وفاداری به دولت جدید یا حاکمیت آن و انصراف از تابعیت قبلی خود باشد. برخی از کشورها تابعیت مضاعف را قبول میکنند و شهروندانی که تابعیت دارند را مجبور نمیکنند که به طور رسمی از هر شهروندی دیگری چشمپوشی کنند.
- تابعیت از طریق سرمایهگذاری یا “شهروندی اقتصادی” نیز وجود دارد. در این حالت، افراد ثروتمند با پرداخت وجهی به عنوان سرمایهگذاری در املاک، مشاغل یا خرید اوراق قرضه دولتی یا حتی به صورت نقدی، شهروندی و پاسپورت دریافت میکنند. این طرحها معمولاً محدود به تعداد معینی افراد است و برخی از آنها ممکن است مورد بحث و جدال قرار بگیرند. هزینههای شهروندی از طریق سرمایهگذاری ممکن است از 100,000 دلار (74,900 پوند) تا 2.5 میلیون یورو (2.19 میلیون پوند) متغیر باشد.
- تابعیت از طریق اعطای افتخاری نیز وجود دارد. در این نوع شهروندی، فرد به عنوان علامت افتخار، شهروندی اعطا میشود.
- در گذشته، برخی از دستههای اجتماعی به دلایلی مانند رنگ پوست، قومیت، جنسیت و وضعیت آزادی (برده بودن) از حق شهروندی محروم میشدند. اما اکنون بسیاری از این استثناها در بیشتر جوامع لغو شدهاند. به عنوان مثال، برخی از کشورهای عربی به ندرت به غیرمسلمانان شهروندی میدهند، اما قطر به خاطر اعطای شهروندی به ورزشکاران خارجی معروف است، با این حال، همه آنها باید به اسلام اعتقاد داشته باشند. ایالات متحده نیز تابعیت را به افرادی که در نتیجه فناوریهای تولیدمثلی متولد شدهاند و فرزندانی که در سطح بینالمللی به دنیا آمدهاند والدینی معیارهای شهروندی را دارند، پس از 27 فوریه 1983 اعطا میکند. با اینحال، برخی از محدودیتها هنوز برای کودکانی که قبل از 27 فوریه 1983 در سطح بینالمللی به دنیا آمدهاند وجود دارد، حتی اگر والدین آنها معیارهای شهروندی را داشته باشند.
تعهدات شهروند و مسئولیتهای او
هر شهروند باید تعهداتی را رعایت کند که به طور قانونی الزامی هستند و برخی از این مسئولیتها به نفع جامعه است. رعایت قوانین کشور و پرداخت مالیات از جمله وظایفی هستند که بر عهده شهروندان قرار دارند. رای دادن و ارائه خدمات اجتماعی نیز جزء مسئولیتهای یک شهروند است که به نفع جامعه میباشد.
علاوه بر مسئولیتها، شهروندان حقوقی نیز دارند. برخی از حقوق آنها عبارتند از: حق تعقیب زندگی، آزادی و خوشبختی، حق عبادت، حق رقابت در انتخابات و حق بیان وجود.
تاریخچه ای از سیتیزنشیپ (Citizenship)
میتوان ریشه شهروندی را به یونان باستان بازگرداند، زمانی که افراد “شهروندان” نامیده میشدند که حقوق قانونی برای مشارکت در امور دولتی را داشتند. با این حال، تمام افراد شهروند نبودند؛ بردهها، کشاورزان، زنان و خارجیان فقط در سطح رعایت حقوقی به نام رعیت بودند. برای افرادی که در موقعیت شهروندی برتر بودند، مفهوم “فضیلت شهروندی” یا “شهروند خوب” جزئی مهم از تعریف شهروندی بود، زیرا مشارکت نه تنها به عنوان یک حق تلقی میشد، بلکه به عنوان یک وظیفه شهروندی مورد تاکید قرار میگرفت و عدم انجام آن به عنوان مخل اجتماعی در نظر گرفته میشد.
این تفسیر از شهروندی همچنین در درک رایج امروزی شهروندی نیز نمایان شده است، که به رابطه حقوقی بین فرد و دولت ارتباط دارد. بیشتر مردم جهان شهروندان قانونی یک دولت ملی هستند و این به آنها امتیازات و حقوق ویژهای میدهد. بودن شهروند همچنین وظایف خاصی را بر افراد تحت صلاحیت دولت بار میآورد. بنابراین، شهروندان تعهدات خاصی را در قبال دولت خود برعهد میگیرند و به عواقب عدم انجام وظایف ممکن است علاقهمند باشند.
با این حال، مفهوم شهروندی بیشتر از شهروندی قانونی به معنای عمیقتری اشاره دارد. امروزه، “شهروندی” به طور گستردهتری از یک ساختار قانونی بیان میشود و به جزئیات دیگری نیز ارتباط دارد. به عنوان مثال، احساس تعلق شخصی به جامعهای که ما میتوانیم مستقیماً به آن مشارکت کنیم و تأثیرگذار باشیم.
2 پاسخ
خلاصه و مفید، روان ترین تعریف از تفاوت شهروندی و اقامت رو در سایت سی بی اف ایران خوندم. ممنون از تیم خوبتون
سلام وقت بخیر،
با تشکر از ارسال پیام به تیم سی بی اف و بازدید از وبسایت ما.
ممنون از توجه شما به محتوای سایت و بسیار خوشحالیم از اینکه برای شما مفید بوده است.
برای اطلاعات بیشتر و مشاوره رایگان با شماره واتس آپ ۰۰۹۷۱۵۲۹۹۷۲۱۱۱ خانم ندا مشاور ارشد فارسی زبان ما در ارتباط باشید.
پیشاپیش از شکیبایی شما سپاسگذاریم.